تو از فردا چه می پرسی
تو امروزش هنوز موندم
من اون دیروزشم حتی
نمک پاشیده خوابوندم
چه امروزی چه فردایی
چه دردی داره تنهایی
به داد دل برس ای یار
اگه دل واپس مایی
اگه دل واپس مایی
به این روزا بگو قهرم باهاشون
نمی تونم بیفتم پابه پاشون
تو که نیستی غمی داره نگاشون
چقدر دیر می گذره اون لحظه هاشون
تو که رفتی ورق برگشت
تو که بودی چه خوب می گذشت
حالا از مال این دنیا
نهی داریم گروی هشت
تو که بودی منم بودم
حالا نیستی که نابودم
حالا نیستی که نابودم
اگه زودتر برسونی خودت رو
ببینه چشم من رنگ رخت رو
به عشق با تو بودن راه می افتم
محاله با تو من از پا بیفتم
محاله با تو من از پا بیفتم
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0